پاسخ درسهایی از قرآن

پاسخ درسهایی از قرآن

پاسخ درسهایی از قرآن

پاسخ درسهایی از قرآن

پاسخ درسهایی از قرآن

  • ۰
  • ۰


وظایف ما در برابر پیامبران و امامان علیهم السلام
تاریخ پخش: 25/08/96
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
رحلت پیغمبر اسلام و شهادت امام حسن مجتبی(ع) را تسلیت عرض می‌کنم. شهادت امام رضا را هم تسلیت عرض می‌کنم. بد نیست هرکدام یک سلامی به این عزیزان بدهیم. اول به پیغمبر «السلام علیک یا محمد بن عبدالله، السلام علیک و رحمة الله و برکاته» امام حسن «السلام علیک یا حسن بن علی المجتبی و رحمة الله و برکاته» امام رضا «السلام علیک یا علی بن موسی الرضا و رحمة الله و برکاته»
انسان وقتی در جاده‌های خاکی و دست انداز افتاد، همینطور ماشین و خودش اذیت شد، همینطور که به جاده آسفالت می‌رسد، می‌فهمد آسفالت عجب نعمتی است. ما وقتی قدر پیغمبر و اهل‌بیت را داریم که بدانیم چه بوده و چه شده است. هرجای دین را مقایسه کنیم از مسلمان‌ها نمی‌گویم، از اسلام می‌گویم. بین اسلام و مسلمان فرق است. ممکن است مسلمان‌ها هرکس یک نقطه ضعفی داشته باشد. یکی دروغ می‌گوید، راحت. یکی غیبت می‌کند راحت. یکی فحش می‌دهد، حرام خواری می‌کند، ربا می‌گیرد، کم فروشی می‌کند. بداخلاق است، همسرداری و بچه‌داری‌اش بد است. بی ادب است. هر مسلمانی ممکن است ... من از اسلام می‌گویم، نه از مسلمان‌ها. شما هرجای اسلام را با هر مکتبی مقایسه کنید آنوقت قدر اسلام معلوم است که پیغمبر چه خدمتی به ما کرد. همین الآن شما بین اذان که پیغمبر برای ما آورد با صدای ناقوس مقایسه کنید. صدای ناقوس را ممکن است شنیده باشید. اگر هم نشنیده‌اید صدای زنگ‌هایی است که در بعضی میدان‌ها و فلکه‌ها ساعت‌های بزرگی را کار می‌گذارند، صدای دلنگ دلنگ این صدای ناقوس است. مثلاً این صدای ناقوس چه پیامی دارد جز دلنگ دلنگ؟ هیچ پیامی ندارد. اما اذان ما چه می‌گوید؟ اذان ما از الله شروع می‌شود. الله اکبر! اول می‌گوییم: الله، آخر اذان هم «لا اله الا الله» می‌گوییم. یعنی اول و آخر الله است و بین دو تا الله با کلمات موزون یک دوره عقاید، «لا اله الا الله»، «اشهد ان محمداً رسول الله» (صلوات حضار)
1- شرایط رهبر جامعه در قرآن کریم

داستان آموزنده جدید, داستان بسیار زیبا, داستان جالب, داستان جدید
برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید
  • مهدی موسوی
  • ۰
  • ۰

شناخت ظرفیت گسترده انسان
تاریخ پخش: 27/07/96
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
در خدمت عزیزان هستیم. اساتید و دانشجویان دانشگاه شاهد در جوار مرقد مطهر حضرت امام، برای شادی روح امام و شهدا هم یک صلوات بفرستید. (صلوات حضار)
این بحث برای معلمین، اساتید، طلاب فکر می‌کنم بحث خوبی باشد. دیروز به ذهنم آمد و چند ساعتی مطالعه کردم و خدا یک چیزهایی به ذهن من انداخت. بحث ظرفیت است. چون ما بیشتر می‌گوییم: علمش زیاد شود. قرآن نمی‌گوید: علمت زیاد شود. می‌گوید: خودت زیاد شوی. «رَبِّ زِدْنِی‏ عِلْماً» (طه/114) نمی‌گوید: «ربّ زد علمی». «ربّ زد علمی» یعنی لیسانس هستم، فوق لیسانس شوم. فوق لیسانس هستم، دکتر شوم. دکتر هستم، آیت الله شوم. این «زد علمی» است. «زدنی» خودم بزرگ شوم. الآن ما مشکل ظرفیت داریم. آدم‌هایی هستند ظرفیت دارند، جوان هم هستند ولی بی عرضه هستند. پس بحث ما بی عرضگی و با عرضگی است. جوهر دارد یا جوهر ندارد. بی جوهری، با جوهری،  موضوع بحث این است که ظرفیت و عرضه! این خیلی مهم است.
1- هستی در اختیار انسان
نحوه استفاده کردن، در سوره ابراهیم چند تا «سَخَّرَ» کنار هم چسبیده است. «سَخَّر» یعنی در اختیارت قرار دادم. «وَ سَخَّرَ لَکُمُ‏ الْفُلْک‏» (ابراهیم/32)، «وَ سَخَّرَ لَکُمُ‏ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ» (ابراهیم/33)، «وَ سَخَّرَ لَکُمُ‏ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ» (ابراهیم/33)، «سَخَّرَ لَکُمُ‏ الْأَنْهارَ» (ابراهیم/32) شش تا «سَخَّر» داریم که می‌گوید: ابر و باد و مه و خورشید دست تو است. می گوییم: پس گیر کجاست؟ می‌گوید: تو بی عرضه هستی. «إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ‏ کَفَّارٌ» (ابراهیم/34) دو میلی متر گوگرد اگر مدیریت شود، تا خدا پیش می‌رود. این گوگرد را به کبریت می‌زنی روشن می‌شود، وصل به چراغ گاز می‌شود. چراغ گاز وصل به غذا می‌شود. غذا وصل به انسان می‌شود و انسان وصل به خدا می‌شود. یعنی گوگرد تا خدا پیش رفت. چون مدیریت شد. اما اگر مدیریت نباشد، یک بشکه گوگرد هم یک سیب زمینی را نمی‌پزد. این مسأله اینکه چگونه استفاده کنیم؟ مسأله مدیریت...
,جواب درسهایی از قران, پاسخ درسهایی از قرآن, جواب درس هایی از قران, پاسخ درس هایی از قران, جواب درس هایی از قرآن, پاسخ درس هایی از قرآن, پاسخ درسهایی از قران, جواب درسهایی از قرآن, درسهایی از قرآن, درسهایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درسهایی از قرآن, درس هایی از قران, جواب درسهایی از قران این هفته, درسهایی ازقران, درس هایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قران, جواب سوالات درس هایی از قران, جواب سوالات درسهایی از قران, جواب مسابقه درسهایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قرآن, درسهایی از قرآن جواب, پاسخ درسهایی ازقران, جواب درسهایی ازقران, سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درس هایی از قرآن, پاسخنامه درسهایی از قرآن, پاسخ درسهایی ازقرآن,
برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید
کانال رازهای زن و مرد
  • مهدی موسوی
  • ۰
  • ۰
,جواب درسهایی از قران, پاسخ درسهایی از قرآن, جواب درس هایی از قران, پاسخ درس هایی از قران, جواب درس هایی از قرآن, پاسخ درس هایی از قرآن, پاسخ درسهایی از قران, جواب درسهایی از قرآن, درسهایی از قرآن, درسهایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درسهایی از قرآن, درس هایی از قران, جواب درسهایی از قران این هفته, درسهایی ازقران, درس هایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قران, جواب سوالات درس هایی از قران, جواب سوالات درسهایی از قران, جواب مسابقه درسهایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قرآن, درسهایی از قرآن جواب, پاسخ درسهایی ازقران, جواب درسهایی ازقران, سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درس هایی از قرآن, پاسخنامه درسهایی از قرآن, پاسخ درسهایی ازقرآن,
حضرت زهرا(سلام الله علیها)، الگوی زنان عالم
تاریخ پخش: 12/12/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
چون بحث را ایام شهادت حضرت زهرا(س) می‌شنوید، یک سلام چند ثانیه‌ای به حضرت زهرا داشته باشیم. من سلام می‌کنم شما هم پای تلویزیون سلام کنید. «السلام علیک یا فاطمه بنت رسول الله، السلام علیک و رحمه الله و برکاته»
1- عصمت حضرت زهرا، ضامن سیره و سخن آن حضرت
فاطمه زهرا دختر معصوم، همسر معصوم و مادر معصوم است. به عبارت دیگر دختر نبوت، همسر ولایت و مادر امامت است. اول شهید ولایت است. کسی که در راه دفاع از شوهرش شهید شد. زهرا الگوی ماست. اگر چهارده معصوم زهرا در بینشان نبود، زن‌ها الگو نداشتند. می‌گفتند: چهارده معصوم همه مرد بودند، خبر از دل ما نداشتند، هی گفتند: بچه داری، خانه‌داری، شوهر داری. اگر یکی از اینها زن بود و خبر از دل ما داشت، اینقدر کار زن‌ها را مشکل نمی‌کرد. زهرا خانه‌داری‌اش، بچه‌داری‌اش، شوهرداری‌اش، امام حسن می‌گوید: یک شب مادرم عبادت می‌کرد تا صبح به دیگران دعا می‌کرد. گفتم: فقط به دیگران دعا کردی. فرمود: «الْجار ثُمَّ الدَّار» از این استفاده می‌کنیم که یک خانم نباید خودش را ببیند. عروسی من نیامد، من هم عروسی او نمی‌روم. برای دخترم کادو نیاورد، من هم برای دخترش کادو نمی‌برم. ول کن، معامله نکن! کاری دستت هست بکن. چشم به دیگران نداشته باش، چون این کار را کرد، پس من هم این کار را می‌کنم. معامله نکنید. با خدا معامله کنید. حتی یک کلمه‌ی زشتی هم شنیدید، به حساب خدا بگذار و قورتش بده. آدم‌هایی که کینه دارند می‌گویند: حالا که این به من فحش داد و جسارت کرد و ما را تحقیر کرد، ما دیگر نگاهش نمی‌کنیم و محلش نمی‌گذاریم. این آدم‌ها به چند آیه‌ی قرآن عمل نکردند. 1- «خُذِ الْعَفْو» (اعراف/199) همدیگر را عفو کنید. می‌گوید: نمی‌خواهم عفو کنم. من از سرش نمی‌گذرم. من روز قیامت یقه‌اش را می‌گیرم. بابا ولش کن. «خُذِ الْعَفْو». قرآن می‌گوید: «مَرُّوا کِراماً» (فرقان/72) یک چیزی هم شنیدید، با کرامت بگذر، به روی خودت نیاور. به این آیه عمل نمی‌کنند. «وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً» (فرقان/63) یک آدم جاهل و نااهلی یک حرف چرتی زد. «قالُوا سَلاماً» با مسالمت بگذر. به دل نگیر. «وَ أَعْرِضْ‏ عَنِ الْجاهِلِینَ» (اعراف/199) اعراض کن. فکر نکن! نه! من خانمی مقاوم هستم. من مردی مقاوم هستم. نخیر مقاوم نیستی. چند تا آیه قرآن را زیر پا گذاشتی. «خُذِ الْعَفْو»، «مَرُّوا کِراماً»، «قالُوا سَلاماً» یک مقداری از بزرگان یاد بگیریم.
2- انفاق و بخشش در شب عروسی
فاطمه زهرا کار را در خانه با کنیزش تقسیم کرد. نگفت: من خانم هستم و تو کنیز هستی. فقیر در راه یک پیراهن کهنه خواست. فاطمه زهرا پیراهن عروسی‌اش را در راه درآورد و داد. فرمود: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّون‏» (آل‌عمران/92) آنچه دوست داری را بده. این لباس را دوست نداری به فقیر بدهی. این تنگ است، رنگش رفته، از مد افتاده، به فقیر بده! آنچه را دوست داری به فقرا بده. نه آنچه را می‌خواهی دور بیاندازی. حضرت زهرا معلم خانم‌ها بود. مثل شما خانم معلم‌ها، در کارهای رسمی حضرت زهرا تعلیم و تربیت و تفسیر قرآن بود. وقتی پیغمبر می‌خواست به کفار نفرین کند، به فاطمه گفت: تو بیا آمین بگو. یعنی نابودی کفار بند به دعای پیغمبر است و دعای پیغمبر بند به آمین زهراست. خیلی مهم است. نابودی کفر وصل به دعای پیغمبر و دعای پیغمبر وصل به آمین فاطمه زهراست. آیه‌ی مباهله، این خیلی مقام است. 

داستان آموزنده جدید, داستان بسیار زیبا, داستان جالب, داستان جدید
برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید

  • مهدی موسوی
  • ۰
  • ۰

,جواب درسهایی از قران, پاسخ درسهایی از قرآن, جواب درس هایی از قران, پاسخ درس هایی از قران, جواب درس هایی از قرآن, پاسخ درس هایی از قرآن, پاسخ درسهایی از قران, جواب درسهایی از قرآن, درسهایی از قرآن, درسهایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درسهایی از قرآن, درس هایی از قران, جواب درسهایی از قران این هفته, درسهایی ازقران, درس هایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قران, جواب سوالات درس هایی از قران, جواب سوالات درسهایی از قران, جواب مسابقه درسهایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قرآن, درسهایی از قرآن جواب, پاسخ درسهایی ازقران, جواب درسهایی ازقران, سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درس هایی از قرآن, پاسخنامه درسهایی از قرآن, پاسخ درسهایی ازقرآن,


 اخلاق آموزش در قرآن
تاریخ پخش: 07/11/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
در این جلسه می‌خواهم در مورد اخلاق آموزش صحبت کنم. چون تقریباً پنج میلیون دانشجو داریم. دوازده میلیون، سیزده میلیون دانش آموز داریم. یک میلیون معلم داریم. غیر از اساتید دانشگاه، به هر حال نیاز است... مشکل دنیا هم امروز اخلاق است. آموزش نیست. گیر در «یُزَکِّیهِمْ‏» است، در «وَ یُعَلِّمُهُم‏» نیست. الآن مشکل آمریکا این است که سواد ندارد، یا مشکل آمریکا این است که آدم نیست. مشکل آمریکا اخلاقش است. فتنه‌هایی که در دنیا هست برای بی‌سوادی است؟ بی‌سوادها چه فتنه‌هایی تا به حال در دنیا کردند؟ من خودم رئیس بی‌سوادها در ایران هستم. نهضت سواد آموزی! پنجاه میلیون بی‌سواد بودند، خطری نبود. بله یک جاهایی بخاطر بی‌سوادی یک دارو را اشتباه به بچه‌اش می‌داد. بی‌سوادی یک جهل است و بد است. خیلی هم بد است. ولی فتنه‌ها، جنایت‌ها، به دست آدم‌های بداخلاق است. می‌خواهم در مورد اخلاق صحبت کنم.
1- فارغ التحصیل، واژه‌ای نادرست
چند تذکر را اینجا نوشتم برای شما بگویم. یک کتابی هم در این زمینه نوشتم، چکیده‌ای از این کتاب را هم می‌گویم. بسم الله الرحمن الرحیم، موضوع: اخلاق آموزش. مسأله‌ی اول اینکه: 1- خود را فارغ التحصیل ندانیم. این یک مسأله‌ی مهمی است. یعنی باید آموزش دائمی باشد. من بارها این را گفتم. در قرآن آیاتی که آمده و سفارش شده قرآن بخوانید، یعنی هی تکرار شود. ما فارغ التحصیل نداریم. کسانی که امکانات بیشتری دارند، باید سواد بیشتری داشته باشند. دیشب جلسه‌ای برای طلاب و روحانیون داشتم. گفتم: شما در منطقه‌ای درس می‌خوانید که هوایش با کم و زیادش هفت، هشت درجه با جاهای گرمسیر فرق دارد. هوای خوزستان و بندرعباس با هوای ملایر و تویسرکان فرق می‌کند. تهران با دماوند فرق می‌کند. خوانسار با اصفهان فرق می‌کند. جایی که هوایش خنک‌تر است باید دانشجو و معلم و استاد دانشگاهش و آخوندش باسوادتر باشند. اگر بود، الحمدالله، اگر نبود آب و هوای خنک... زشت است بگویم: حرامشان باشد. نه زشت نیست حرامشان باشد. چون آب و هوای خنک می‌خورد. ولی شکر این آب و هوای خنک این است که اگر در تهران سه ساعت مطالعه می‌کند، در جایی که آب و هوایش خنک است باید پنج ساعت مطالعه کند. 

برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید
  • مهدی موسوی
  • ۰
  • ۰
,جواب درسهایی از قران, پاسخ درسهایی از قرآن, جواب درس هایی از قران, پاسخ درس هایی از قران, جواب درس هایی از قرآن, پاسخ درس هایی از قرآن, پاسخ درسهایی از قران, جواب درسهایی از قرآن, درسهایی از قرآن, درسهایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درسهایی از قرآن, درس هایی از قران, جواب درسهایی از قران این هفته, درسهایی ازقران, درس هایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قران, جواب سوالات درس هایی از قران, جواب سوالات درسهایی از قران, جواب مسابقه درسهایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قرآن, درسهایی از قرآن جواب, پاسخ درسهایی ازقران, جواب درسهایی ازقران, سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درس هایی از قرآن, پاسخنامه درسهایی از قرآن, پاسخ درسهایی ازقرآن,

اخلاق تشویق و توبیخ
تاریخ پخش: 30/10/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
در این جلسه می‌خواهم راجع به اخلاق آموزش که جلسه قبل مطالبی را گفتم، این جلسه اخلاق توبیخ و تشکر را بگویم. بالاخره آدم به بچه‌اش می‌گوید: آفرین. به او می‌گوید: بارک الله! برای او کف می‌زند. برای او سوت می‌کشد. برای او صلوات می‌فرستد. تشویقی، جایزه می‌دهد. چگونه تشویق کنیم؟ از طرفی گاهی توبیخ می‌کنیم. در روزنامه‌ها، صدا و سیما، در شرکت‌ها و بازار، این چرا اینطور کرد؟ او چرا اینطور کرد؟ بنابراین اخلاق توبیخ و تشویق، موضوع بحث این است، چون اینها هرکدام یک فرمولی دارد.
بسم الله الرحمن الرحیم، موضوع: اخلاق آموزش. موضوع بحثمان: اخلاق توبیخ و تشویق.
اگر توبیخ می‌کنیم چقدر و چگونه؟ اگر تشویق می‌کنیم چقدر و چگونه؟ اول اینکه توبیخ به یأس کشیده نشود. من بیست نکته یادداشت کردم برای شما بگویم. هر نکته‌ای یک دقیقه، بیست دقیقه، بیست نکته بگویم. این بحث به درد مربی‌ها، معلمین و طلبه‌‌ها و کسانی که در بحث روانشناسی کار می‌کنند، می‌خورد. یک بحث خیلی مفید و عمومی انشاءالله خواهد بود.
1- خطر یأس در صورت توبیخ شدید
1- توبیخ به یأس کشیده نشود. این یک مورد. یعنی طوری نگوییم: تو کارت خراب است. خودت خرابی، ضایع کردی. خاک بر سرت کنند. چقدر پست هستی. چقدر رذل هستی. یک طوری توبیخ نکنیم که این فکر کند دیگر برود هیچوقت نمی‌تواند سر بلند کند. طرف را رگبار نبندیم.
نقل شد حضرت عیسی با جمعی داشتند می‌رفتند. یک سگ مرده‌ای افتاده بود. هرکسی گفت: اَه چقدر زشت است. یکی گفت: چقدر سیاه است. یکی گفت: چقدر کثیف است. یکی گفت: چقدر بو می‌دهد! هرکسی یک چیزی گفت. ولی حضرت عیسی فرمود: باقی‌اش را می‌دانید؟ حضرت عیسی فرمود: چه دندان‌های سفیدی دارد؟ یعنی عیبش را می‌گویی، خوبی‌هایش را هم بگو. قرآن وقتی می‌خواهد بگوید: شراب نخورید. می‌گوید: شراب یک منافعی هم دارد. «فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ» (بقره/219) یعنی در شراب و قمار منفعت هم هست.
شما می‌دانید در شراب چقدر آدم نان می‌خورد؟ کسانی که انگور می‌کارند. شراب از انگور است. کشاورزان انگور نان می‌خورند. کسانی که این انگور را به شراب تبدیل می‌کنند. کارخانه‌های شراب سازی، چقدر کارخانه شراب سازی داریم؟ کارخانه‌های بطری سازی. کارخانه‌های کارتن سازی؟ ماشین‌هایی که شراب را حمل و نقل می‌کند. مغازه‌هایی که شراب را می‌فروشد. بالاخره دولتی که از این شراب مالیات می‌گیرد. در شراب یک عده دستشان بند است. در قمار هم همینطور است. تأسیس قمارخانه‌ها، بالاخره یک عده ممکن است به نان و آب برسند. قرآن می‌گوید: همه را می‌دانم. «فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ» منفعت‌هایی هست ولی «وَ إِثْمُهُما أَکْبَر» (بقره/219) ضررش بیش از منفعتش است. شراب روی چشم انسان، روی کلیه انسان، روی قلب انسان، روی نسل انسان، روی اخلاق انسان اثر می‌گذارد.
2- از کار توبیخ شود، نه از شخص. نگوییم: تو بدی. بگوییم: کارت بد بود. یک کسی کار خلاف می‌کند، بگو: تو خوبی، کارت بد بود. قرآن می‌گوید: «إِنِّی لِعَمَلِکُمْ‏ مِنَ الْقالِین‏» (شعرا/168) من از عمل شما ناراحت هستم. نمی‌گوید: شما آدم بدی هستید. عملت بد است! این خیلی مهم است. یکوقت می‌گوییم: تو بد هستی. طرف ضربه فنی می‌شود. یکوقت می‌گویی: آقای قرائتی تو آدم بدی هستی. خوب من اگر غیرت داشته باشم باید خوابم نبرد. یکوقت می‌گوید: آقای قرائتی این حدیث را اشتباه خواندی. این حدیث را اشتباه خواندی خوب من معصوم نیستم. ممکن است اشتباه کنم! هیچوقت به طرف نگویید: تو بد هستی. بگو: کارت بد است. 


برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید
  • مهدی موسوی
  • ۰
  • ۰

,جواب درسهایی از قران, پاسخ درسهایی از قرآن, جواب درس هایی از قران, پاسخ درس هایی از قران, جواب درس هایی از قرآن, پاسخ درس هایی از قرآن, پاسخ درسهایی از قران, جواب درسهایی از قرآن, درسهایی از قرآن, درسهایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درسهایی از قرآن, درس هایی از قران, جواب درسهایی از قران این هفته, درسهایی ازقران, درس هایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قران, جواب سوالات درس هایی از قران, جواب سوالات درسهایی از قران, جواب مسابقه درسهایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قرآن, درسهایی از قرآن جواب, پاسخ درسهایی ازقران, جواب درسهایی ازقران, سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درس هایی از قرآن, پاسخنامه درسهایی از قرآن, پاسخ درسهایی ازقرآن,
بیماری حسادت و راه‌های درمان
تاریخ پخش: 23/10/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحثمان چند جلسه راجع به این بود که قرآن شفاست یعنی چه؟ یعنی هر کس مریض می‌شود، حمد و قل هو الله بخوانیم و حمد بخوانیم؟ این روایت که داریم شفاست، یعنی شفای از مرض‌های باطنی است. یکی از مرض‌های باطنی حسادت است. این حسد چیست و چطور این حسد را برطرف کنیم؟‌
1- مفاهیم واژه‌های غبطه، حسادت، بخل و ایثار
آدم یک نعمتی را که می‌بیند، چهار رقم برق او را می‌گیرد. یک چیزی را که می‌بیند، یک کسی خانه‌ای دارد، ماشینی، درآمدی، شکلی، جهیزیه‌ای، یک کسی تجارتش موفق است، در انتخابات رأی می‌آورد. انسان وقتی نعمت دیگران را دید، چهار رقم برق او را می‌گیرد. یعنی چهار حالت است. یا می‌گوید: خوب نعمت دارد، الحمدلله! خدایا تو که به او دادی، نوش جانش! به من هم بده! این حالت خوبی است. به آن غبطه می‌گویند. چون این مثبت فکر می‌کند. می‌گوید: او دارد، داشته باشد، من هم داشته باشم. مثبت است. او آره، من هم آره. برد برد به قول سیاسیون. حسود منفی است. می‌گوید: من ندارم، ان شاء الله او هم نداشته باشد. می‌گوید: من نه! او هم نه! این باخت باخت است. من که ندارم، هر کس هم که دارد نداشته باشد. این هم حسادت است. دو رقم دیگر دارد. از این دو رقم یک رقمش را من می‌گویم، یک رقمش را شما بگویید. گاهی می‌گوید: من داشته باشم، او نداشته باشد. چهارمی را هم شما بگویید. بعضی‌ها می‌گویند: او داشته باشد، من نداشته باشم. اگر گفتم: من داشته باشم،‌ او نداشته باشد، بخل است. می‌گوید: من دارم، ‌مردم نداشته باشند. این بخل است. یک وقت می‌گویم:‌ مردم داشته باشند،‌ من نداشته باشم، این طوری نیست، این ایثار است. مثل مادری که پتو را از روی خودش برمی‌دارد و روی بچه‌اش می‌اندازد. می‌گوید من سرما بخورم طوری نیست، این سرما نخورد. ایثار می‌کند. فقط من می‌گویم شما بگویید خوب، بد! چهار جمله می‌گویم. داوری‌اش با شما. اگر منفی فکر کردم، گفتم: من که ندارم، او هم نداشته باشد، من نه، او هم نه! بد!!! او دارد، نوش جانش، من هم می‌خواهم. خوب!!! من داشته باشم، او نداشته باشد، بخل است، بد است!!! من داشته باشم، او نداشته باشد، ایثار، ایثار خوب است!!! برعکس گفتم؟ یک بار دیگر، تا لب داریم حرف می‌زنیم. هم من هم او! خوب! نه من و نه او! بد! من بله او نه! بد! من نه او بله! خوب! ایثار. این حالات انسان در برابر نعمت‌هاست. 
برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید

  • مهدی موسوی
  • ۱
  • ۰

راه‌های نفوذ دشمن در نسل نو

تاریخ پخش: 16/10/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
در این جلسه به گوشه‌ای از راه‌های نفوذ دشمن می‌خواهیم اشاره کنیم. موضوع بحث ما راه نفوذ دشمن به خصوص در نسل نو است. بسم الله الرحمن الرحیم، موضوع: گوشه‌ای از راه‌های نفوذ دشمن.
1- ناراحتی دشمن از پیشرفت‌های علمی جوانان ایرانی
دشمن می‌خواهد سر به تن ما نباشد. اگر خود جوان‌های ایران و تحصیل کردگان ایرانی به یک ابتکاری برسند، ناراحت است. نه اینکه ابتکار خودش را نشان ما نمی‌دهد، ابتکار خودش را آموزش نمی‌دهد، اگر خود ایرانی‌ها هم یک چیزی یاد بگیرند، ناراحت است که چرا این اختراع را داشتی. چرا این ابتکار را داشتی. از رشد ما ناراحت است. قرآن هم یک آیه دارد، «إِنْ تُصِبْکَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ» (توبه/50) یعنی اگر به شما خیری برسد، آنها ناراحت می‌شوند. این علامت حسادت است. مردم چهار رقم حالت دارند.
حالات مردم: گاهی می‌گوید: هم من داشته باشم، هم دیگران. این حالت خوبی است. می‌گوید: من که دارم، بگذار این علم و ابتکار من را هم دیگران هم داشته باشند. یک وقت می‌گوید: من که ندارم، دیگران هم نداشته باشند. یکوقت می‌گوید: دیگران داشته باشند، من نداشته باشم طوری نیست. یکوقت می‌گوید: من داشته باشم، دیگران نه. یک خرده گیج شد... من بد نوشتم.
یک خرده حفظش آسانتر شود. از نظر معلمی... یک صلوات بفرستید. (صلوات حضار)
یک وقت می‌گویم: هم من هم او. یکوقت می‌گویم: نه من، نه او. یکوقت می‌گویم: من بله، او نه، یکوقت می‌گویم: او بله، من نه! اگر گفتم: هم من داشته باشم، هم او این صفت خوبی است یعنی غبطه. ما که داریم او هم داشته باشم. یکوقت می‌گویم: من که ندارم او هم نداشته باشد. این حسد است. یکوقت می‌گویم: من داشته باشم و او نداشته باشد، این بخل است. یکوقت می‌گویم: او داشته باشد و من نداشته باشم. این ایثار است.
چند سال است که هواپیما ساخته شده است. آیا فرمول هواپیماسازی را کشورهای پیشرفته به کشورهای ضعیف می‌دهند؟ می‌گوید: من داشته باشم، مردند که مردند. اول می‌خواهد ما نداشته باشیم. اصلاً می‌خواهد دین نداشته باشیم. بعد می‌خواهد عزت و قدرت نداشته باشیم. می‌خواهد سواد نداشته باشیم. راه‌های مختلفی هم رفتند. چند موردش را بگویم.
2- برنامه دشمن برای تبدیل ارزش‌ها به ضد ارزش
1- ارزش‌ها را بی‌ارزش می‌کنند. یکوقتی اول انقلاب می‌گفتند: فلانی طاغوتی است. طاغوتی بودن ننگ بود. به جای فحش می‌گفتند: فلانی طاغوتی است. الآن می‌گویند: عجب خانه‌ای دارد؟ یک خانه طاغوتی، دیگر خانه طاغوتی ارزش شد. اول ننگ بود، کلماتی را جایگزین می‌کنند. به جای کلمه‌ی جهاد، ایثار، تقوا، زهد، اخلاص، کلمه‌ی آزادی، دموکراسی، توسعه، مردم سالاری، کلمات را جا‌به جا می‌کنند. 
برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید
  • مهدی موسوی
  • ۰
  • ۰


,جواب درسهایی از قران, پاسخ درسهایی از قرآن, جواب درس هایی از قران, پاسخ درس هایی از قران, جواب درس هایی از قرآن, پاسخ درس هایی از قرآن, پاسخ درسهایی از قران, جواب درسهایی از قرآن, درسهایی از قرآن, درسهایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درسهایی از قرآن, درس هایی از قران, جواب درسهایی از قران این هفته, درسهایی ازقران, درس هایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قران, جواب سوالات درس هایی از قران, جواب سوالات درسهایی از قران, جواب مسابقه درسهایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قرآن, درسهایی از قرآن جواب, پاسخ درسهایی ازقران, جواب درسهایی ازقران, سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درس هایی از قرآن, پاسخنامه درسهایی از قرآن, پاسخ درسهایی ازقرآن,
جایگاه ولایت فقیه در حکومت اسلامی
تاریخ پخش: 09/10/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
عزیزان پای تلویزیون این بحث را در ایام 9 دی می‌شنوند. زمانی که پای تلویزیون هستند، 9 دی روزی است که مسأله‌ی ولایت فقیه در مقابل بعضی از موج‌ها با یک راهپیمایی تثبیت شد. من امروز به عنوان معلم قرآن می‌خواهم یک بحث قرآنی و عقلی در مورد ولایت فقیه داشته باشم. ما همینطور می‌گوییم: مرگ بر ضد ولایت فقیه، یا ولایت فقیه، ولی فقیه، ولی آیا می‌توانیم یک صفحه بنویسیم این ولایت فقیه چیست. دنیا که ولایت فقیه ندارد. همه رئیس جمهور دارند. این ولایت فقیه چه بود که در ایران سبز شد؟ ریشه عقلی و قرآنی‌اش چیست؟ برکاتش چیست؟ یک خرده چند دقیقه در مورد این حرف بزنیم.
شما هم چنان بحث را گوش بدهید که بتوانید مباحثه کنید. مثل من نباشید. من چند هزار ساعت در ماشین نشستم ولی چون دل ندادم هنوز رانندگی یاد نگرفتم. اگر ده بیست ساعت دل می‌دادم راننده شده بودم. شما این نیم ساعت را دل بدهید.
1- حکم عقل در اکتفاکردن به عدالت، در دوران غیبت
پس موضوع بحث ما بسم الله الرحمن الرحیم، دلیل ولایت فقیه. پاسخ چند اشکال. برکات، دلیل هم دو تا است. هم دلیل عقلی می‌خواهیم. هم دلیل قرآنی، دلیل عقلی‌اش چیست؟ یک شعر است به نظرم حفظ هستید، می‌گوید:
آب دریا را اگر نتوان کشید *** هم به قدر تشنگی باید چشید
آخوندها این را اینطور می‌گویند: «ما لا یدرک‏ کله‏ لا یترک کله‏» (عوالی اللالی، ج 4، ص 58) اگر دستت به همه نمی‌رسد، به بخشی که می‌رسد. اگر آدم لباس کامل نداشت و یک لباس جزئی داشت. عقل می‌گوید: حق نداری سرما بخوری. اگر دستت به لباس کامل نمی‌رسد، به همان لباسی که چند درصد تو را می‌پوشاند، بپوشان. نه، حالا که لباسم کامل نیست پس من لخت هستم. عقل می‌گوید: غلط است. یک دلیل دیگر، ده سؤال در مدرسه از محصل می‌کنند. ده تا را نمی‌تواند جواب بدهد، چند سؤال را جواب می‌دهد. می‌گوید: می‌دانی ما که همه را نمی‌توانیم جواب بدهیم، پس ورقه‌های سفید را رد کنیم برود. هر بچه عاقلی می‌گوید: بالاخره تو اگر همه را هم نمی‌توانی جواب بدهی، آنچه را می‌توانی جواب بدهی، بده. اگر همه لباس‌هایت تأمین نیست، آن مقداری که داری بپوش. مهمان می‌آید، اگر خوب نمی‌توانی پذیرایی کنی، به مقداری که می‌توانی پذیرایی می‌کنی. حکومت حق خداست و پیغمبر خدا و ائمه معصوم. ما که دستمان به امام معصوم نمی‌رسد، لااقل چه چیزی به امام معصوم نزدیک است؟ نگاه کنیم چه کسی به امام معصوم نزدیک‌تر است؟ نزدیک ترین افراد به امام معصوم فقیه عادل بی‌هوس است. این دلیل عقلی است. عقل می‌گوید: اگر لباست کامل نیست از غیر کامل استفاده کن. اگر همه سؤال‌های امتحانی را نمی‌توانی جواب بدهی، چند تایی را که می‌توانی جواب بده. اگر پذیرایی خوب نمی‌توانی از مهمان بکنی، آن مقداری که می‌توانی. اگر دستت به امام معصوم نمی‌رسد، فقیه عادل نزدیک ترین فرد به امام معصوم است. این دلیل ماست. دیگر از این واضح‌تر، یک بچه ده ساله هم این را متوجه می‌شود. 
برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید
داستان آموزنده جدید, داستان بسیار زیبا, داستان جالب, داستان جدید
  • مهدی موسوی
  • ۰
  • ۰

,جواب درسهایی از قران, پاسخ درسهایی از قرآن, جواب درس هایی از قران, پاسخ درس هایی از قران, جواب درس هایی از قرآن, پاسخ درس هایی از قرآن, پاسخ درسهایی از قران, جواب درسهایی از قرآن, درسهایی از قرآن, درسهایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درسهایی از قرآن, درس هایی از قران, جواب درسهایی از قران این هفته, درسهایی ازقران, درس هایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قران, جواب سوالات درس هایی از قران, جواب سوالات درسهایی از قران, جواب مسابقه درسهایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قرآن, درسهایی از قرآن جواب, پاسخ درسهایی ازقران, جواب درسهایی ازقران, سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درس هایی از قرآن, پاسخنامه درسهایی از قرآن, پاسخ درسهایی ازقرآن,
عوامل وحدت و تفرقه در جامعه اسلامی
تاریخ پخش: 02/10/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
به مناسبت هفته‌ی وحدت ما آیاتی را در جلسه‌ی قبل گفتیم. گفتیم: مسأله‌ی وحدت فقط بین شیعه و سنی‌ نیست. بین شیعه‌ها، در خانواده‌ها، در شرکت‌ها، باید با هم یک خرده همدیگر را تحمل کنیم. یک جلسه نیم ساعت صحبت کردم، آیات و روایاتی هست که نخواندم. برای شما بخوانم.
راه‌های وحدت، دروغ از گناهان کبیره است. اما اگر شما می‌توانی با دروغ دو نفر را با هم آشتی بدهی، اینجا دیگر دروغ گناه نیست. یعنی وحدت به قدری مهم است که حتی گناه کبیره را می‌گوید: اگر می‌توانی با دروغ دو نفر را آشتی بدهی، بده. وحدت باعث برادری می‌شود. قرآن در سوره آ‌ل‌عمران آیه 103 آنجا که می‌گوید: «فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ» بین قلب‌های شما الفت قرار داد و با هم مهربان شدید، می‌فرماید: «فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوانا» اخوان همان اخوت است. یعنی وحدت سبب برادری می‌شود.
1- هزینه کرد نظام اسلامی برای جذب دل‌های غیر مسلمانان
در قرآن می‌گوید: زکات که می‌گیرید به هشت گروه بدهید. یکی از گروه‌ها «وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُم‏» (توبه/60) از مؤمنین زکات بگیر و حتی به کفار بده. که دل آنها را جذب کنی. این دعاها وسیله وحدت است. شما وقتی دعا می‌خوانی می‌گویی: «اللهم اغن کل فقیر» شیعه و سنی، سفید و سیاه، زن و مرد و شهر و روستا ندارد. «اللهم رد کل غریب»، «اللهم فک کل اسیر» یکبار هم حضرت ابراهیم یک دعای خصوصی کرد، خدا فرمود: من این دعای تو را مستجاب نمی‌کنم. حضرت ابراهیم گفت: خدایا من مکه را ساختم. بده مؤمنین بخورند. خدا گفت: من این دعا را مستجاب نمی‌کنم. من هم به مؤمنین می‌دهم بخورند و هم به کفار. آیه‌اش این است: «وَ ارْزُقْ‏ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ» (بقره/126) اهل مکه را از میوه‌ها بده بخورند، «مَنْ آمَنَ» هرکس ایمان دارد. خدا فرمود: «وَ مَنْ کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ» کافر هم باشد من به او می‌دهم بخورد. «ثُمَّ أَضْطَرُّهُ» حساب قیامت جداست. در دنیا نمی‌شود گفت: آبش را قطع کن. برقش را قطع کن. چرا؟ مسلمان نیست. نباشد. چه می‌گویم؟
قرآن می‌فرماید: از مؤمنین که زکات می‌گیری، به هشت گروه می‌دهی یکی از این هشت گروه کفار هستند. از مؤمن مالیات بگیر و شکم کافر را سیر کن. چرا؟ برای اینکه کافر دلش به اسلام مهربان شود. این مهم است. قرآن می‌فرماید: تفرقه گودال آتش است. «وَ کُنْتُمْ عَلى‏ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّار فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها» (آل‌عمران/103) شما لب گودی آتش بودید. خدا شما را نجات داد. یعنی تفرقه گودال آتش تعبیر شده است. «حُفْرَةٍ مِنَ النَّار» گودال آتش. «فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوانا» وحدت بستر برادری است. اختلاف گودال آتش است. اگر شما مسلمان‌ها متحد باشید، کفار مأیوس می‌شوند. 
برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید
داستان آموزنده جدید, داستان بسیار زیبا, داستان جالب, داستان جدید
  • مهدی موسوی
  • ۰
  • ۰
,جواب درسهایی از قران, پاسخ درسهایی از قرآن, جواب درس هایی از قران, پاسخ درس هایی از قران, جواب درس هایی از قرآن, پاسخ درس هایی از قرآن, پاسخ درسهایی از قران, جواب درسهایی از قرآن, درسهایی از قرآن, درسهایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درسهایی از قرآن, درس هایی از قران, جواب درسهایی از قران این هفته, درسهایی ازقران, درس هایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قران, جواب سوالات درس هایی از قران, جواب سوالات درسهایی از قران, جواب مسابقه درسهایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قرآن, درسهایی از قرآن جواب, پاسخ درسهایی ازقران, جواب درسهایی ازقران, سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درس هایی از قرآن, پاسخنامه درسهایی از قرآن, پاسخ درسهایی ازقرآن,

درسهایی از قرآن با موضوع مرفّهین بی‌درد و بی‌تفاوت

مرفّهین مؤمن و دردمند

تاریخ پخش: 27/08/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
الحمد لله رب العالمین، بعدد ما احاط به علمه! این بعدد ما احاط به علمه، چیز خوبی است. حالا شما عربی نمی‌توانی بگویی فارسی بگو. هر وقت می‌گویی: الحمد لله، بگو خدایا به اندازه‌ی علمت الحمدلله! علم خدا چیست؟ به گلبول‌ها، به سلول‌ها، به اتم‌ها، به ذرات، به شن‌ها،‌ به قطرات باران، به برگ درختان، علم خدا به همه چیز هست. وقتی گفتی الحمد لله رب العالمین، بعدد ما احاط به علمه! این الحمد لله میلیار میلیارد می‌شود. ولی اگر همینطور اگر بگویی الحمدلله یک الحمد لله است. الحمد لله رب العالمین، بعدد علمش! حالا چون این بحث دو سه روز به اربعین پخش می‌شود، و اربعین هم بهترین وقت زیارت امام حسین(ع) است، یا بهترین وقت است، یا بعد از شب عرفه بهترین وقت است. به هر حال از وقت‌های بسیار خوب برای زیارت است. زیارت امام حسین(ع) هم کربلا ندارد، کربلا ثوابش بیش‌تر است، ولی حالا ما که کربلا نیستیم، همین الان یک سلام می‌دهیم، می‌شود زیارت امام حسین(ع)! در آستانه اربعین پخش می‌شود، شما هم از پای تلویزیون یک سلامی بدهید. چطوری؟ اینطوری! «السلام علیک یا اباعبدالله، السلام علیک و رحمة الله و برکاته» یک سلام یک زیارت است. خدایا تمام کسانی که در طول تاریخ برای امام حسین(ع)، پیغمبر و اهل بیتش به نوعی خدمت کردند، در قالب عزاداری، یا در قالب چراغانی، در قالب اطعام، یا در قالب تبلیغ، هر کس هر طوری به اسلام و قرآن و اهل بیت خدمت کرده است، همه را با امام حسین(ع) محشور بفرما، نسل ما را تا آخر تاریخ بهترین شیعیان امیرالمؤمنین(ع) قرار بده. خوب این برای شب اربعین!
اما بحث ما...  در جلسه قبل بحث من این بود که افرادی که وضع مالی‌شان خوب است دو قسم هستند. باغیرت و بی‌غیرت! مرفهین بادرد، و مرفهین بی‌درد! حالا کاشان ما اینطور است، نمی‌دانم شهرهای دیگر به چه صورت است. حالا ما هم پنجاه سال پیش کاشان بودیم و یاد گرفته‌ایم، به کسی کاشی‌ها می‌خواستند حرف زشت بزنند، می‌گفتند: ای بی‌درد! اینجا هم می‌گویند؟ حالا هر کس هر طوری می‌گوید، کاشان ما اینطوری می‌گویند. ای بی درد! بی‌درد یعنی بی‌تفاوت! بی‌درد یعنی بی‌غیرت! انسان باید غیرت داشته باشد. من راجع به مرفهین باغیرت و مرفهین بادرد، صحبت می‌کنم.
1- اولین آیه‌ای که نوشته‌ام این است. بحث ما حدود چهل و پنجاه آیه‌ی قرآن است. خیلی هم لذت می‌برم. سر سفره‌ی قرآن می‌نشینم و یک بحثی را درمی‌آورم و می‌گویم بدون اینکه هیچ کتاب دیگری را بخوانم. البته روایات را هم می‌خوانم. قرآن و روایات. بحث‌های من از لابلای روزنامه‌ها و مقاله‌ها و تحلیل‌های سیاسی و این‌ها نیست. چون آن‌ها آفت دارد، معلوم نیست که راست است یا دروغ؟ ولی قرآن قطعاً راست است، روایات معتبر قطعاً راست است. یک سی چهل آیه را ده بیست موردش را در آن جلسه گفتم و ده بیست موردش را در این جلسه می‌خوانم، هر یک دقیقه‌ای شاید یک آیه بخوانم.
1- تاجران مؤمن و متعهد، مورد ستایش قرآن
آیه‌ی اول! قرآن یک آیه دارد می‌فرماید: «رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ» (نور/37) می‌گوید یک مشت آدم‌هایی هستند، پولدار هستند اما آدم‌های خوبی هستند، چرا؟ تا اذان گفتند پول را کنار می‌گذارند. «رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ» نه تجارت و نه بیع این‌ها را از خدا غافل نمی‌کند. من سراغ دارم آدم‌هایی را که تاجر شدند، و چهل سال وقت اذان مغازه را می‌بستند. رزق ما به زرنگی نیست. به اینکه نماز را عقب بیاندازیم نیست. شما نماز اول وقتت را برو بخوان، اگر رزقت باشد عصری یک کسی می‌آید و جنس را می‌خرد. اما اگر نماز خدا را به عشق مشتری کنار انداختی، ممکن است آن مشتری سر ظهر یک سودی به شما برساند، اما عصر چهار تا مشتری در مغازه می‌آید، علافت می‌کنند، جنس هم نمی‌خرند. ظهر برای مشتری خدا را کنار زدی، عصر هم خدا مشتری را از مغازه شما کنار می‌زند، می‌گوید: از این نخر و برو آنجا! برو آخر بازار و آخر خیابان! می‌گوید: حالا برویم و برگردیم. «رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ» این‌ها مرفهان با درد هستند. 
برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید
  • مهدی موسوی